سربازی اجباری!

ساخت وبلاگ
با سلامبعد دو هفته از خدمت اومدم بنویسم براتون (تو مرخصی آخر هفته ام)بحث شیرین و مزخرف آموزشهر روز صبح برپا میزنن میری صبحانه و نظافت میای میشینی سر کلاس بعدش ناهار بعدش کلاس بعدشم استراحت تا خاموشی...آموزش کلا چند بخشه(فرماندهی-آموزش تئوری-عملی رژه-عملی اسلحه-اردوگاه)هر کدوم 100نمره دارن که آخر سر تقسیم بر تعداد میشه نمره شما از 100هست و اگه زیر 66باشی تجدید دوره ایفرماندهی شامل انظباط و رضایت فرماندسآموزش تئوری یه کتابچه 170 صفحه ایهرژه هم که اکثرا میدونیداسلحه هم باز و بست و تیر اندازی...اردوگاه هم یه جاییه پنج روز میبرن یه کوهی جایی که در شرایط سخت به چالش بکشن سربازو سربازی اجباری! ...ادامه مطلب
ما را در سایت سربازی اجباری! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarbazi-ejbary بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 7 دی 1401 ساعت: 12:17

در کل روز اول چیز خاصی نبود هنوز داغ بودیم چیزی نمیفهمیدیم

رسیدیم اولین کاری که کردن جدا کردن به حساب تحصیلات بود(زیر دیپلم_دیپلم_لیسانس و...)

بعدش تا ظهر درگیر تقسیمات بودیم(نشد با مهدی یه جا بیوفتم ولی اینجا هم رفیق زیاده...)

بعدشم به خط کردن یکم خط و نشون کشیدن یکم شاخ بازی در آوردن پتو اینا دادن بعدش رفتیم آسایشگاه اونجا انکارد تخت یادمون دادن و خوابیدیم...

سربازی اجباری! ...
ما را در سایت سربازی اجباری! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarbazi-ejbary بازدید : 78 تاريخ : چهارشنبه 7 دی 1401 ساعت: 12:17

بله! آموزشی تو عجب شیر تموم شدبه قول فرمانده گروهان انقدر سختی که میگفتن تو عجب شیر هست شما چشیدین!از36 ساعت مونده به تموم شدن آموزشی بگم براتونبله طبق روال همیشه صبح بیدار شدیم و کارامونو کردیمبعدش بچه هارو فرستادن جلو اسلحه خانه برای تحویل اسلحه و رژه(مراسم تحلیف یا همون سردوشی گرفتن) رفتن اسلحه هارو گرفتن رفتن میدان صبحگاه(تجمع کلیه پادگان) بعدش یکم تمرین و حرف و اینا که گفتن امیر حاجیلو(فرمانده شمالغرب نزاجا) هنوز نیومده ظهر مراسم میگیریم برین تمرین کنینبچه ها همینجوری تمرین میکردن اومدیم جنگی ناهار خوردیم برای اولین بار تو پادگان ساعت 1 ناهار خوردیم بعدشم رفتیم میدان از صدا سیما هم اومده بودن بعضی از گروهانا رژه رفتن ماهم نگا کردیم فقدهمینجوری شد که مراسم تموم شدبچه ها خیلی خوشحال بودن که فرمانده گفت بیاین جلوی دفترگروهان(دخمه) رفتیم اونجا فرمانده باهامون حرف زد یکم دورهمی یکم حلالیت گرفت ازمون بعدش جیغ و سوت و هورا!!رفتیم شام خوردیم فینال جام جهانیو نگاه کردیم بعدشم خوابیدیم و صبح بیدار شدیم دوشنبه صبح روز تقریبا خوبی بود بیدار شدیم رفتیم لباسامونو جمع کردیم پتو هارو بستیم و رفتیم به خط شدیمبعدشم از رکن 2 مرکز گوشیامونو آوردن وتحویل دادن(تو خود پادگان کلی عکس گرفتیم) بعدشم رفتیم به سمت ترابری! جایی که یه عالمه اتوبوس بود اونجا امریه هامونو دادن یکی مراغه یکی زنجان یکی تهران یکی ارومیهبه شانس ماهم افتاد سلماس تیپ 264 ارتش با درجه سرباز دومی!هیچی دیگه الانم تو مرخصی پایان دورم یه هفته از محیط پادگان دور بودم فردا صبح هم میرم حضور در یگان بزنممرسی که خوندین ♥️ سربازی اجباری! ...ادامه مطلب
ما را در سایت سربازی اجباری! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : sarbazi-ejbary بازدید : 176 تاريخ : چهارشنبه 7 دی 1401 ساعت: 12:17